مهاجرت چه بر سر شهرهای کوچک میآورد؟
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۱۰۲۶۱
«وظیفه آبادکردن اینجا بر عهده من نیست!» بر عهدهاش نیست اما اگر همه جوانها مثل او فکر کنند، تا چند سال آینده چه بلایی بر سر زادگاهشان خواهد آمد؟ این همان دغدغه مهمی است که باعث میشود مهاجرت از شهرهای کوچک به کلانشهر، تبدیل به آسیبی جدی برای جامعه شود.»
به گزارش ایسنا، روزنامه جام جم نوشت: «کسی نمیتواند این حق طبیعی را از آنها بگیرد؛ افرادی که برای رسیدن به زندگی بهتر و رفاه بیشتر، از شهر و روستای کوچک خودشان مهاجرت و زندگی در شهری بزرگ را انتخاب میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کافی است سری به شهرستانهای کوچک و روستاهای کشور بزنید تا متوجه غلبه جمعیت سالمند و مسن آن بر جوانهای محل شوید؛ جوانهایی که به قصد دستیابی به هدفهای بزرگ و ساختن زندگی ایدهآلشان به شهرهای بزرگ مهاجرت کردهاند. بدون تعارف، ما در یک دهکده جهانی زندگی میکنیم؛ دهکدهای که بهواسطه دسترسی همه ساکنان آن به اینترنت، نمیشود چیزی را از کسی پنهان کرد. برای همین است که جوانان شهرهای کوچک و روستاها، دیگر نمیتوانند بیامکاناتی و کمامکاناتی محل زندگیشان را بپذیرند و خودشان را با محدود امکاناتی که در اختیار دارند، راضی کنند.« وظیفه آبادکردن اینجا هم که برعهده من نیست!» بر عهدهاش نیست اما اگر همه جوانها مثل او فکر کنند، تا چند سال آینده چه بلایی بر سر زادگاهشان خواهد آمد؟ این همان دغدغه مهمی است که باعث میشود مهاجرت از شهرهای کوچک به کلانشهر، تبدیل به آسیبی جدی برای جامعه شود.
برای آینده
میگوید این همه درس خواندم ولی نمیتوانم در رشته خودم مشغول به کار شوم:«اینجا بیمارستان دارد ولی ظرفیتش خیلی محدود است. مگر یکی دو تا بیمارستان در یک شهر کوچک، به چند تا پرستار نیاز دارد؟» این را فارغالتحصیل رشته پرستاری در یکی از شهرهای کوچک استان گیلان میگوید: « یا باید کار خانگی انجام بدهم یا اینکه اگر بخواهم در رشته پرستاری مشغول به کار شوم، باید به شهرهای دیگر بروم.» و معتقد است حالا که قرار است از خانه و خانوادهاش دور شود، دیگر یک شهر مرزی با شهر خودش یا شهر بزرگی مانند تهران، فرقی برایش ندارد:«دلم میخواهد بروم آنجا که موقعیتهای بهتری پیشپایم باشد.» و این فقط یک نمونه از چندین و چند جوانی است که برای داشتن شغل ایدهآلشان، عطای زندگی در شهر و دیارشان را به لقایش میبخشند و به کلانشهرها مهاجرت میکنند؛ جوانانی که قریب به اتفاقشان برای ساختن آیندهای بهتر از دیگر جوانان شهرشان راهی شهرهای بزرگ میشوند و شهر کوچک خودشان را فراموش میکنند.
این شهر پیر
در حالی همه از بحران سالمندی میگویند که این جریان در شهرها و روستاهای کوچک، سرعت بیشتری از کلانشهرها دارد؛ آنقدر که در بسیاری از شهرستانهای کوچک که مشاغلی جز کشاورزی و دامداری ندارد، تقریبا جوانی نمانده است و سرپا بودن آن منطقه، به پیرمردها و پیرزنهای استواری است که هنوز توان دارند و آنجا را آباد نگه داشتهاند. بدیهی است مهاجرت جوانها از شهرهای کوچک به کلانشهرها، از یک طرف جمعیت را در کلانشهر بهقدری بالا میبرد که کیفیت خدمترسانی کم میشود و از طرف دیگر، نیروی جوانی در آن منطقه باقی نمیماند تا آنجا را به سر و سامانی برساند. بر سر شهر کوچک چه میآید؟ اگر این روند ادامه داشته باشد، همان بحرانی که قرار است ۲۰ تا ۳۰ سال آینده، گریبان همه کشور را بگیرد، خیلی زودتر، به شهرهای کوچک و روستاها خواهد رسید و جمعیت سالمندانش بر جوانان غلبه خواهد کرد؛ پدیدهای که نتیجهای جز کمبود نیروی کار، از بین رفتن مشاغل جوانپسند، بالا رفتن هزینههای بهداشت و درمان در منطقه و... نخواهد داشت.
در ستایش مهاجرت معکوس
نمونهاش، گروه معلمان جهادی بشاگرد است؛ معلمانی که سالهای کودکی و نوجوانیشان را پشت میز و نیمکتهای همین شهر و دیار نشستهاند و دوره دانشجوییشان را در شهرهایی بزرگتر و پیشرفتهتر: «اما برگشتیم؛ ما باید برمیگشتیم تا بشاگرد را بسازیم. تا بچههای دبستانی و راهنمایی بشاگردی، مدرسهای برای درس خواندن داشته باشند.» یکی در قم درس خوانده است، یکی در تهران و دیگری در اصفهان اما حالا همگیشان آنجا هستند. در بشاگرد محرومی که زاده و متولدش هستند و دلشان نیامده است آن را فراموش کنند.
محمد جباری، یکی از همان معلمهایی است که امروز در بشاگرد زندگی میکند:« اگر همه بروند که از اینجا دیگر چیزی نمیماند!» راست هم میگوید؛ آنوقت چه میماند از بشاگرد؟ او از طرفداران سرسخت مهاجرت معکوس است؛ مهاجرت از شهرهای بزرگ و کلانشهرها به شهرهای کوچک و کمامکانات:«خیلی خوب است که جوانها به شهرهای بزرگ بروند؛ بروند درس بخوانند، کار یاد بگیرند، فن و تخصصی بیاموزند ولی بالاخره به شهر خودشان برگردند؛ آنوقت است که پیشرفت و تلقی از شهرهای بزرگ، به شهرهای کوچک میرسد و آبادی همه کشور را دربرمیگیرد.» و خب چه نتیجهای بهتر از این؟ کاری که آنها کردند و حالا معلم بچههایی شبیه کودکی خودشان هستند.
ماندن با شرط و شروط
به شرط اشتغال، اشتغال، اشتغال! این شاید تکراریترین کلمهای است که میتواند مانع مهاجرت اهالی شهرهای کوچک به کلانشهرها شود؛ افرادی که با رها کردن شهر محل تولدشان، آن را آرامآرام به سمت ویرانی و وقوع زودهنگام بحران سالمندی هل میدهند. اما چه کنیم که بمانند؟ متخصصان حوزه جمعیت معتقدند مهمترین دلیل آدمها برای مهاجرت به شهرهای بزرگ، رسیدن به کسب و کاری سودآور است که آنها را به زندگی ایدهآلی برساند. اما اگر همین اشتغال، در زادگاه و شهر محل زندگیشان ممکن شود، باز هم راهی شهرهای بزرگ خواهند شد؟ معدود نمونههای ماندگار در شهرهای کوچک نشان داده است که خیر! مثل همان جوانی که طبیعت روستاهای شمال کشور را بهترین موقعیت برای پرورش گیاهان زینتی و صادراتش به کشورهایی مانند روسیه دیده است یا جوان کارآفرینی که در همان منطقه، مشغول پرورش شترمرغ است و از کسب و کارش رضایت کافی دارد. نمونههایی که نشان میدهد کمی خلاقیت، با چاشنی حمایتهای دولتی، میتواند از وقوع زودهنگام بحران سالمندی در شهرهای کوچک و خالی شدن آنها از سکنه جلوگیری کند.»
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: مهاجرت از روستا به شهر شهرهای کوچک شهرهای کوچک شهرهای کوچک شهرهای بزرگ جوان ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۱۰۲۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
در راستای جهش تولید؛ افزایش دو برابری سقف ضمانتنامهها
به گزارش خبرگزاری مهر، محمد حسین مقیسه مدیرعامل صندوق ضمانت سرمایهگذاری صنایع کوچک، گفت: به پیشنهاد هیأت مدیره و تصویب مجمع عمومی، سقف ضمانتنامههای اعتباری از ۵ به ۱۰ میلیارد تومان و سقف انواع ضمانتنامههای غیر اعتباری (پیمانکاری - قراردادی) از ۱۰ به ۲۰ میلیارد تومان افزایش یافت.
وی با تاکید بر اهمیت افزایش سقف ضمانتنامهها تاکید کرد: افزایش سقف ضمانتنامههای این صندوق برای صنایع کوچک در سال جهش تولید با مشارکت مردم، اثربخشی خدمات صندوق را به صورت معناداری افزایش خواهد داد و نقش صندوق را در جهش تولید برجستهتر خواهد کرد.
مدیرعامل صندوق ضمانت سرمایهگذاری صنایع کوچک افزود: ضمانتنامه اعتباری، برای پوشش ریسک عدم بازپرداخت تسهیلات اعطایی به نفع بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری و همچنین تضمین تأمین مالی از طریق سکوهای تأمین مالی جمعی و سکوهای تأمین مالی زنجیره تأمین با تخفیف حداکثر ۵۰ درصدی در کارمزد صادر میشود. درصد پوشش این نوع ضمانتنامه ۱۰۰ درصد اصل و سود تسهیلات سرمایه در گردش، ایجادی و توسعهای را شامل خواهد شد.
این مسؤول عنوان کرد: صندوق با صدور انواع ضمانتنامه غیر اعتباری بهنفع کارفرما، تسهیلگر اجرای قراردادهای واحدهای تولیدی مشمول تعریف صنایع کوچک است.
مقیسه در پایان خاطرنشان کرد: ضمانتنامههای شرکت در مناقصه، پیشپرداخت و حسن انجام کار را میتوان مهمترین ضمانتنامههای پیمانکاری دانست که در صندوق بدون دریافت ودیعه نقدی و با تخفیف حداکثر ۵۰ درصدی در کارمزد، به درخواست واحدهای تولید کوچک و به نفع کارفرمایان صادر میشود.
کد خبر 6096958